شهید گرانقدر رضا کمپانی جوانی که چون سروهای همیشهسبز بود. ایستاده و مقاوم چون کوهی با صلابت و پابرجا در زمان جنگ تحمیلی ایستادگی کرد. کسی که جان خود را فراموش کرد تا جان و مال مردمش در خطر نباشد. از تبار غیورمردان ایرانزمین از همان شیرمردانی که مذهبشان تشیع بود و مولایشان حیدر کرار(علیه السلام). همان کسی که با نیروی ایمان و تقوایش فاتح خیبر شد. شیر بچههای حیدر هنوز هم با شجاعت ایستادهاند. از همان بچه شیعههایی که از مکتب عاشورا نه تنها عزاداری بلکه جوانمردی و فداکاری آموختند و در راه دفاع از دین و میهن به کار بستند. جوانی که آرزوهایش را فدای دین و میهن کرد و برای اینکه ایران و انقلاب اسلامی تا ابد پابرجا بماند، از جان شیرین گذشت.
شهید رضا کمپانی در دومین روز از شهریورماه سال 1348 در میان اعضای خانوادهای مذهبی و مسلمان دیده به جهان گشود. در شهر گل - محلات - متولد شد و چون گلی زیبا دست گلچین روزگار امانش نداد. روزهای کودکی را میان همبازیهای کودکیهایش پشت سر گذاشت. و خاطراتش را در دل و جان اعضای خانواده به یادگار گذاشت. از کودکی بسیار باهوش بود و به درس خواندن علاقه زیادی داشت با شور و شوق فراوانی وارد مدرسه شد و تا مقطع دبیرستان درس خواند.
جنگ تحمیلی آغاز شده بود و او در کلاس سوم متوسطه تحصیل میکرد، مهربانی و محبتی که در ذاتش بود اجازه نداد نسبت به شرایط کشور بیتفاوت باشد. بنابراین لباس بسیج به تن کرد و به صورت داوطلبانه به جبهههای نبرد شتافت. حدود یک ماه به عنوان بسیجی گردان ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) در جبهههای نبرد بود تا اینکه در 27 بیست و هفتم اسفندماه سال 1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه با اصابت ترکش به سینه و صورتش به درجه رفیع شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.